چهارشنبه ۶ آذر ۰۴ , ۱۸:۵۷
یکی از سکانس های تکرار نشدنی و خفن برای من همینه، جایی که گونگ بوک داغ بردگی گذاشت رو پیشونی یوم جانگ و به عنوان برده فرستادش اردوگاه کار، و چقدر شخصیت خاکستری و منحصربه فردی داشت یوم جانگ، یه ادم بسیار مغرور، غمگین و دوست داشتنی که در طول سریال اصلا ندیدم بخنده... اینجا هم اینقدر غرور داره که حتی از درد و داغ به خودش اجازه فریاد زدن نمیده،، یکی از نقش ها و کرکترهایی که خیلی منو جذب کرد ایشون بود و واقعا لذت بردم ازش تو این سریال، تکرار نشدنی...
